/شهرآرانیوز؛ نام گای ریچی برای ما یادآور دنیای خلاف کارها و روابط پیچیده و مردانه بین باندهای مافیایی، اکشن فراوان، ریتم و سرعت بالا و خشونت کلامی و جسمی است که با سس طنز خاص ریچی، تجربهای لذت بخش را برای مخاطب رقم میزند.
گای ریچی، افسانه پرداز دنیای خلاف کاران
گای ریچی از همان نخستین فیلمش «قنداق، ضامن و دو اسلحه در حال دود» طرف داران پروپاقرصی برای خود پیدا کرد و با اینکه هیچ تحصیلات آکادمیکی در زمینه سینما نداشت، موفق شد مخاطبان خود را فیلم به فیلم گسترش دهد. «قاپ زنی»، «هفت تیر»، «شرلوک هلمز ۱ و ۲»، «راک اند رولا»، «مردی از یو. ان. سی. ال. ای» و... هریک طرف داران دوآتشه خود را دارند. حالا و در سن ۵۱سالگی، او یک کارگردان مؤلف است که کمپانی والت دیزنی هم بازسازی انیمیشن «علاء الدین» خود را به او میسپارد. تجربهای که البته خیلی به مذاق طرف داران این انیمیشن قدیمی خوش نیامد، اما برای کمپانی یک میلیارد و ۵۰میلیون دلار فروش به همراه داشت.
با این وجود، ساخت پروژههایی مثل همین «علاء الدین» یا «شاه آرتور؛ افسانه شمشیر» طرف داران این کارگردان را به وحشت انداخت که نکند او هم مسیر کسانی، چون «دارن آرونوفسکی» را طی کند و در هالیوود ذوب شود و از سبک فیلم سازی اش فاصله بگیرد. اکنون با اکران فیلم «آقایون» (همان The Gentlemen) میتوان به راحتی این ترس را کنار گذاشت. گای ریچی بعد از کمی وقفه تمام قد به دنیای فیلم سازی خودش برگشته است.
امپراتوری فرومی ریزد؟
اگر بخواهیم درباره خلاصه داستان فیلم حرف بزنیم، باید بگوییم که فیلم «آقایان» داستان یک مهاجر آمریکایی به نام «میکی پیرسون» است که موفق شده در لندن یک امپراتوری موفق ماریجوانا راه بیندازد. درست وقتی که او تصمیم میگیرد کسب وکارش را توسعه دهد، سروکله انواع و اقسام سوءاستفاده کنندهها و باج گیران پیدا میشود. حالا میکی باید اولا علاوه بر جمع وجور کردن کشتگاههای ماریجوانای خود، به افراد زیادی باج بدهد، ثانیا بفهمد سررشته توطئه علیه او چه کسی بوده و ثالثا جان خود و خانواده اش را حفظ کند. اینجاست که سروکله یک خبرنگار فضول پیدا میشود.
«آقایان» مثل یک داستان طولانی است که یک پیرمرد نقال در کافهای با آب و تاب و پرده خوانی برای شما روایت میکند. داستان گو در اینجا یک کارآگاه خصوصی به نام «فلچر» با بازی هیو گرانت است که ظاهرا همه چیز را درباره گندههای موادمخدر لندن میداند و میخواهد همه آنها را تلکه کند. او فیلم نامهای نوشته به نام «بوته» (اشاره به گیاه ماریجوانا) که در آن همه شخصیتهای واقعی موادمخدر را معرفی کرده و روابط بین آنها را شرح داده است. داستانی به غایت پیچیده که با توجه به اینکه احتمالا به زودی ماریجوانا در خیلی از کشورها قانونی میشود، لزوم سوءاستفاده حداکثری آقای کارآگاه خصوصی را توجیه میکند.
«آقایان» طعنهای هم به حال وروز لردها و کنتهای انگلیسی دارد؛ افراد تنهایی که کنج عمارتهای اعیانی خود به امید بازگشت دوران شکوهمند «داون تاون ابی» نشسته اند، اما درعمل مجبورند برای تأمین مخارج سنگین اداره منزلشان، با یک سرکرده موادمخدر همکاری کنند. (چگونه؟ خب باید فیلم را ببینید.) این ارجاع از روی عمد است. چرا که گای ریچی نقش همسر میکی را به «میشل داکری» سپرده که در سریال «داون تاون ابی» نقش «لیدی ماری» را بازی میکرد.
میکی عاشق همسرش است و حاضر است به خاطر او از کار ماریجوانا هم بیرون بیاید و امپراتوری اش را به شخص دیگری واگذار کند. ۲ رقیب اصلی به عنوان خریدار وارد میدان میشوند؛ یک یهودی میلیاردر و یک گانگستر چینی با نام مستعار «خشک چشم»، اما برگ برنده ریچی شخصیتی است که کالین فارل نقشش را ایفا میکند. یک مربی ایرلندی باشگاه بوکس که مدام اصرار دارد بگوید خلاف کار نیست، اما انواع و اقسام کارهای خلاف از دزدی و آدم ربایی و سرقت از او و شاگردانش سر میزند. آخرین شخصیت هم «ری» نام دارد. جوانی با چهره اتوکشیده که ظاهرش شما را یاد کارمندان میاندازد، اما وقتی پای عمل میرسد، چهره مخوف و وحشتناکی دارد. ری دست راست میکی در اداره امپراتوری موادمخدر است.
صبور باشید، گیج نشوید
هوشمندی گای ریچی در این است که فلچر همه این شخصیتها را در قالب فیلم نامهای که به قصد اخاذی نوشته است، روایت میکند. درواقع «آقایان» یک فیلم نامه درون فیلم نامه دیگر است و راوی آن که فلچر باشد، موجود قابل اعتمادی نیست؛ بنابراین شما نمیدانید چقدر از اطلاعاتی که میگیرید، صحیح و موثق و چه بخشی از آن نادرست است. به این ترتیب هرجا که خواسته اغراقهای دراماتیک اضافه کرده است، بدون اینکه به منطق روایی رئال فیلم ضربهای وارد شود و از سوی دیگر ژانرهای مختلف سینمایی را با هم ترکیب کرده و ملغمهای لذت بخش برای سینمادوستان تهیه دیده است.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که اگر پیش از این فیلمی از گای ریچی ندیده باشید، ممکن است تعداد زیاد شخصیت ها، سرعت بالای روایت فیلم و رفت وبرگشتهای زمانی کمی گیجتان کند، اما باور کنید اگر کمی صبر کنید، این آقا خوب بلد است ز غوره حلوا سازد. حلوایی که سالها طعمش زیر زبانتان میماند و بارها و بارها برخی فیلم هایش را دوره خواهید کرد.